وحید شیخ احمد صفاری

البته بر همه ما واضح و مبرهن است که حیوانات ِمتمدن فواید بسیاری دارند. ما خودمان با یکی از این فواید چنان آشنایی و ارتباط نزدیک پیدا کرده­ایم که گاهی به خوبی از آن­ها بهرمند می­شویم. مثلاً هر وقت پدرمان از دست خنگ بازی­های ما عصبانی می­شود، ‌می­گوید؛ "عقل بز از تو بیشتر است" و ما این را به خوبی می­دانیم چرا که به شوهر خاله­امان که ریش پرفسوری می­گذارد، می­گوید؛ "عنتر خیلی خوش قیافه بوده، ریش بزی هم میذاره". اما نمی­دانم چرا یک دفعه که من به آبجی نرگس که موقع راه رفتن پا روی دستم گذاشت گفتم؛ "اویی کره بز !" دست پدر  محکم پشت گردنم نشست که ؛ "بزغاله تو هم آدم شدی واسه­ی ما" و برای همین من هنوز هویت تمدنی بز را متوجه نشده­ام.

یک بار هم  که در صف مرغ تعاونی  ایستاده بودیم دیدیم دعوا شد و آقایی به آن یکی آقا گفت: "شیطونه میگه چنان خفتش کنم تا خونه­ش مثل مرغ قدقد کنه" و آن یکی آقا هم گفت: "شیطونه خر کی باشه با توی گوساله دوتایی! بلات سرت بیارم که به گاو بگی پسرخاله! "

یک روز دیگر  هم که به همراه شوهر عمه ام داشتیم با ماشین می­رفتیم نمایشگاه گتاب، یک دفعه­ایی ماشینی به سرعت جلوی ما پیچید و سرش را مثل بوزینه از شیشه بیرون آورد و داد کشید: "یابو! اون گاریتو بکش کنارتر" و شوهر عمه ما هم با خونسردی گفت: "الاغ مگه کاه و یونجه­ات زیاد شده که رم کردی و من می­دانستم که این حرف­ها زشت نیست چرا که حتماً حیوانات متمدن شده اند و این ها فوایدی دارد که ما حق داریم هر جایی که دلمان خواست از آن­ها مایه بگذاریم.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا